- فعالسازی آنی لینک دانلود، پس از ثبت سفارش
- فروش فقط از طریق تحقیق آنلاین
- دسترسی به فایل محصول به صورت مادامالعمر
- تضمین کیفیت فایل ها
برزو
سرگذشت
سهراب
ادبیات فارسی
زندگی نامه
Hurry and get discounts on all Apple devices up to 20%
Sale_coupon_15
۱۱,۹۰۰ تومان
سرگذشت برزو پسر سهراب
کنون بشنو از من تو ای رادمرد یکی داستانی پر آزار و درد
زمانیکه افراسیاب بعد از جریان بیژن از پیکار رستم برگشته بود در حال فرار به همراه پیران و گرسیوز به شنگان رسید و در چشمه ای استراحت کرد ناگاه کشاورز تنومندی دید با صورتی سرخ و تنی چون کوه و سینه ای فراخ و گرزی به بزرگی درخت در دستش بود . افراسیاب به پیران نگاه کرد و گفت : چهارصد سال از عمرم میگذرد و چنین مردی ندیده ام .
سام نریمان و گرشاسپ هم اینگونه نبودند ، او از ما هراسی ندارد. پس به رویین گفت : به نزدش برو و او را پیش من بیاور تا بفهمیم فرزند کیست و اینجا چه می کند ؟ رویین نزد مرد رفت و گفت : ای دهقان اینجا چه میکنی ؟ پور پشنگ ، شاه چین با تو کار دارد . برزو به رویین گفت :جهاندار فقط یزدان است که روزی ده بندگان میباشد .
پور پشنگ کیست ؟ من نمی آیم. رویین خروشید که بس کن و اینگونه سخن نگو . افراسیاب نبیره فریدون و شاه توران است . چرا اینگونه حرف میزنی ؟ برزو گفت : سیاوش از ایران نزدش پناه گرفت و عاقبت بدی در انتظارش بود . شاه من خدای من است .
رویین عصبانی شد و دست به شمشیر برد اما برزو بازویش را گرفت و او را به زمین زد . رویین ترسید و سوار بر اسب شد و فرار کرد اما برزو دم اسبش را گرفت و رویین به زمین افتاد .افراسیاب که از دور او را می دید به پیران گفت: احتمالا او شانس من است.
برای خواندن ادامه مطلب تحقیق سرگذشت برزو پسرسهراب ، خرید و دانلود را انجام دهید. تا فایل ورد آن در اختیار شما قرار بگیرد.
[dlbox title=”مشخصات فایل” link=”#” type=”doc.” size=”0.504مگابایت” pass=”ندارد” page=”18صفحه”].
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.