- فعالسازی آنی لینک دانلود، پس از ثبت سفارش
- فروش فقط از طریق تحقیق آنلاین
- دسترسی به فایل محصول به صورت مادامالعمر
- تضمین کیفیت فایل ها
قلب شیشه ای
داستان
قصه
ادبیات
برف
Hurry and get discounts on all Apple devices up to 20%
Sale_coupon_15
۲,۰۰۰ تومان
(قلب شيشه اي)
برف شروع به باريدن كرد، تند تند مي باريد همه جا را سفيد كرده بود، بچه ها خوشحال از باريدن اولين برف پايكوبي كردند.حلقه زدند به دور هم شعر خواندند و با دستهاي كوچكشان به درست كردن آدم برفي مشغول شدند، وقتي آدم برفي درست شد هر يك چيزي را به آدم برفي هديه داد.يكي دو گردو براي چشم هايش و يكي هويجي را بجاي دماغش و ديگري پوست هندوانه اي براي دهانش و يكي قلب شيشه اي كه در دست داشت در سينه آدم برفي قرار داد.حالا آدم برفي يك قلب داشت.بچه ها بدور آدم برفي حلقه زدند شعر خواندند، شعر خواندند
اينجا هميشه برفيست ببين چه فصلي ست
فصل زمستان ما چه خوب زيباست
برف همچنان باريد، باريد از سرماي شديد بچه ها به خانه هايشان پناه بردند.
آدم برفي تنها تنها شد نگاهي به دور برش انداخت، برف همه جا را سفيد سفيد كرده بود، درختان از برف سنگين كمرشان خم شده بود، آدم برفي غمگين شد با خود گفت : بيچاره درختان حتي كمرشان از سنگيني برف درد آمده، بسوي درختها رفت يك يك آنها را تكان داد و برفها را از روي آنها به زمين پاشيدند،درختها كمرشان را صاف كردند و از آدم برفي تشكر كردند آدم برفي خوشحال شد قلبش از شادي تپيد.
فردا صبح با طلوع خورشيد آدم برفي احساس گرماي شديدي در قلبش كرد.
با ديدن پرندگان كه روي زمين برفي نوك مي زدند قلبش به شدت غمگين شد.
اشك از چشمان گردويي اش سرازير شد.با خود گفت : داشتن دهان به چه درد من مي خورد در حاليكه نمي توانم چيزي بخورم پوست هندوانه را از صورتش برداشت بطرف پرنده ها انداخت.پرنده ها بدور پوست هندوانه جمع شدند و از آدم برفي تشكر كردند.
خرید و دانلود تحقیق قلب شيشه ای
[dlbox title=”مشخصات فایل” link=”#” type=”doc.” size=”0.438مگابایت” pass=”ندارد” page=”5صفحه”].
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.