- فعالسازی آنی لینک دانلود، پس از ثبت سفارش
- فروش فقط از طریق تحقیق آنلاین
- دسترسی به فایل محصول به صورت مادامالعمر
- تضمین کیفیت فایل ها
کتاب
مروارید
شوم
جان اشتاین بک
داستان
Hurry and get discounts on all Apple devices up to 20%
Sale_coupon_15
۴,۹۰۰ تومان
مروارید : مقدمه
داستان مروارید ( 1947 ) اثر جان اشتاین بک
“کسی که به کاری بیاید ، نباید فرصت زیستن یا مردن را به حساب آورد.
باید تنها آن را به حساب آورَد که آن چه انجام می دهد ،درست است یا نادرست .
” جان اشتاین بِک(نویسنده امریکایی قرن بیستم )
کینو و همسرش خوآنا و نوزادشان در کلبه ای کنار ساحل دریا زندگی می کردند .
آن ها فقیر و به موسیقی علاقه مند بودند و از صدای امواج دریا لذّت می بردند .
روزی عقرب فرزندشان را گزید . همه گفتند که کودک خواهد مرد چون آن ها پولی برای مداوای کودک نداشتند
و از سویی پزشک شهر را بی سواد می دانستند .پزشک هم پیش از این که بچّه را ببیند از کینو پرسید که پول دارد یا نه؟ کینو خشمگینانه به در کوبید .
مردم پراکنده شدند و آن خانواده با اندوه نداری خود ، تنها ماند .
تنها ثروت آنها قایق صید مروارید بود که به او به ارث رسیده بود .
کینو و خوآنا با بچّه ی عقرب گزیده سوار قایق شدند .
خوآنا امیدوار بود که شوهرش مررواریدی پیدا کند تا شاید از این همه بدبختی رهایی یابند .
به محل صید مرروارید رسیدند . کینو به درون آب پرید و به قعر آب رفت .همه جا را زیر و رو کرد .
ناگهان صدفی بزرگ جلوی چشمانش پدیدار شد .آن را برداشت و به سطح آب آمد . صدف را گشود .
ماتش بُرد .ناباورانه دید که مرواریدی به اندازه ی تخم کبوتر در آن است.
فریاد زد : “عزیزم ! عزیزم ! مروارید. مرروارید .”صیادان دور او جمع شدند .
خبر در شهر پیچید. اکنون آن هایی که به این خانواده بی مهری کرده بودند افسوس می خوردند و چشم به مرروارید داشتند.
فقیران خوش حال بودند و ایمان داشتند که کینو به ایشان کمک خواهد کرد .
خریداران مرروارید نیز برای ارزان خریدن مرروارید، دندان تیز کرده بودند .
تحقیق در مورد مروارید
[dlbox title=”مشخصات فایل” link=”#” type=”doc.” size=”0.493 مگابایت” pass=”ندارد” page=”8صفحه”]
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.